اومدم.............
سلام دوستای خوبم....
به با معرفت هایی که اومدن و من نبودم...
نزدیک ۲ هفته میشه بر گشتم...
اما حال و حوصله ندارم...
خسته ام...
اره حق با شماست باید اسمم و به جای سکوت می ذاشتم ناله...
بچه ها دارم دیوونه می شم...
هرشب خواب خونوادم و می بینم...
خیلی سخته...
حتی سخت تر از دوری ایدین...
شاید عاشق نیستم نمیدونم...
ولی این و می دونم که درکم نمی کنه...
از دست خانواده اش خسته شدم....
نمی دونم چرا...
اما خسته شدم.
دوستشون ندارم...
حسود هم شدم.
اصلا بی خیال...
خداحافظ......................................................
تا وقتی حالم خوب نشه اینجا نمیام.
شما ها چه گناهی کردید اراجیف من و گوش کنید....
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۰ ساعت 23:57 توسط سکوت
|
سلام.من دختری هستم از جنس سرما و سکوت....