سلام دوستای خوبم....

به با معرفت هایی که اومدن و من نبودم...

نزدیک ۲ هفته میشه بر گشتم...

اما حال و حوصله ندارم...

خسته ام...

اره حق با شماست باید اسمم و به جای سکوت می ذاشتم ناله...

بچه ها دارم دیوونه می شم...

هرشب خواب خونوادم و می بینم...

خیلی سخته...

حتی سخت تر از دوری ایدین...

شاید عاشق نیستم نمیدونم...

ولی این و می دونم که درکم نمی کنه...

از دست خانواده اش خسته شدم....

نمی دونم چرا...

اما خسته شدم.

دوستشون ندارم...

حسود هم شدم.

اصلا بی خیال...

خداحافظ......................................................

تا وقتی حالم خوب نشه اینجا نمیام.

شما ها چه گناهی کردید اراجیف من و گوش کنید....